چطور در راه موفقیت گام برداریم؟

ترید اتوماتیک با هوش مصنوعی ربات آربیتراژ GHOODA ربات قطعا سودده

چطور در راه موفقیت گام برداریم؟

۳ بازديد
  • نضبط بودن در بازار چه مفهومی دارد؟
  • اعتماد به نفس چه اثری بر معامله‌گری دارد؟
  • تعیین هدف چه اثری بر معامله‌گری دارد؟
  • چرا باید برای خود حد ضرر تعیین کنیم؟

 

بازار هیچ دِینی به شما ندارد

منضبط بودن یعنی برخورداری از تکنیک‌های ذهنی لازم برای تمرکز بر روی مسائل مورد نیاز. برای رسیدن به اهداف معامله‌گری خود، باید یاد بگیرید در مسیر دستیابی به اهداف، خودتان را با شرایط وفق دهید. به عبارت دیگر، باید روش خودتان را برای واکنش نشان دادن به محیط عوض کنید. هرچه بیشتر در معامله‌گری خبره شوید، بیشتر متوجه می‌شوید که این کار یک کار کاملاْ روانی است. به مرور زمان متوجه می‌شوید که بازار در مقابل شما قرار نمی‌گیرد و فقط خودتان با خودتان مقابله می‌کنید.

 

حتی سایر افراد فعال در بازار با باورهای متفاوت و متضادشان در خصوص آینده، به شما این فرصت را می‌دهند که درآمد کسب کنید. اگر مردم در مورد ارزش آتی سهام یا اجناس، نظرات متفاوتی نداشتند، باید فکر نوسان قیمت‌ها و پتانسیل کسب سود را از سرتان بیرون می‌کردید. هر معامله‌گر براساس اطلاعاتی که خودش گلچین کرده و تصمیماتی که شخصا گرفته، تجربه‌اش از بازار را شکل می‌دهد و بازار نیز در آن هیچ نقشی ندارد. در نتیجه، معامله‌گر هیچ‌ وقت دلیل موجهی برای سرزنش کردن بازار نخواهد داشت.


برچسب ها: ربات آربیتراژ و ربات آربیتراژ قطعا سودده و  ثبت نام ربات آربیتراژ و سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و ربات سود ده فارکس و ربات سود ده بورس ایران و اکسپرت سود ده فارکس و اکسپرت سود ده بورس ایران


هرچه زودتر بپذیرید که بازار هیچ دِینی به شما ندارد، راحت‌تر خواهید توانست مهارت‌های لازم برای کسب سود در بازار را یاد بگیرید. برای اینکه معامله‌گر موفقی شوید، باید بدون ترس معامله کنید. وقتی خودتان را با ترس از یک سری اطلاعات و موقعیت‌ها دور می‌کنید، دقیقا همان چیز به سرتان خواهدآمد. با این کار، فرصت‌های جدید را نادیده می‌گیرید و مدام گذشته خود را تکرار می‌کنید. ترس آن چیزی نیست که شما در بازار به آن احتیاج داشته باشید، بلکه آن چیزی که لازم دارید، اعتماد به ‌نفس است.

اعتماد به نفس زمانی در شما شکل می‌گیرد که یک سری قوانین و قواعد برای خود آماده کنید و مطمئن باشید که تحت هر شرایطی از این قواعد پیروی می‌کنید. اما چیزی که باید به یاد داشته باشید، این است که این مهارت به مرور و مرحله و مرحله در شما شکل می‌گیرد پس بهتر است فکر یک شبه پولدار شدن را از سرتان بیرون کنید چون این فکر فقط منجر به مضطرب شدن شما می‌شود.

در واقع، همیشه باید پیروی کردن از قوانین را به پول در آوردن مقدم بدانید چون اگر از قوانین سرپیچی کنید، حتی اگر پولدار هم شوید، مطمئن باشید که خیلی زود آن پول را با بازار برمی‌گردانید. نکته بعد که نباید فراموش کنید این است که این قوانین و قواعد با بالا رفتن مهارت و درک شما تغییر می‌کنند، اما زمان تغییر آنها وقتی است که شما قوانین قبلی را به حدی خوب یاد گرفته باشید که بخشی از وجودتان شده‌باشند.

برای موفقیت، بر اهداف معامله‌گری خود تمرکز کنید

قبل از هرچیز باید هدف خود را در معامله‌گری، از «کسب درآمد»، به «یادگیری چگونگی تطبیق دادن خود برای تعامل با بازار و موفقیت در آن» تغییر دهید. چرا که پول به عنوان نتیجه پایانی، همیشه محصول جانبی یادگیری مناسب و داشتن مهارت لازم بوده و هست. پول باعث می‌شود ذهن شما بر روی اینکه بازار چه چیزی به شما می‌دهد یا چه چیزی از شما می‌گیرد، متمرکز شود.

ولی یادگیری مهارت و چگونگی تطبیق دادن خودتان، باعث می‌شود که بر روی توانایی خود در گرفتن پول از بازار تمرکز کنید. در حالت اول، شما بخشی از مسئولیت را بر شانه‌های بازار می‌اندازید ولی در حالت دوم، تمام مسئولیت با خودتان است. باید یاد بگیرید که هر زمان که اوضاع بر وفق مرادتان نبود، آن را تجربه به حساب بیاورید نه اشتباه. برای این کار، باید سعی کنید مفهوم اشتباه شکل گرفته در ذهنتان را اصلاح کنید که البته اصلاً هم کار آسانی نیست.

 

در همین مرحله، مفهوم فرصت‌های از دست رفته هم باید عوض شود. اگه باور کنیم که فرصتی پیش روی ما بوده ولی ما نتوانستیم از آن استفاده کنیم، بیشترین آسیب‌های روانی را متحمل می‌شویم. مسلم است که هیچ چیز بدتر از از دست دادن یک فرصت عالی نیست، البته در صورتی که آن فرصت واقعا وجود داشته باشد. یعنی ما همیشه معاملات را آنطور که می‌خواهیم، در ذهنمان تصور می‌کنیم، نه آنطور که واقعا هست.

برای اینکه بتوانید با موضوع از دست دادن فرصت‌ها کنار بیایید، کافی است دو نکته را در نظر بگیرید. اول اینکه حتما شما مهارت ها و دانش لازم را در آن موقعیت نداشتید، چون اگر داشتید، از دستش نمی دادید. از طرف دیگر، بازارها همیشه در حال حرکت هستند. پس اصلاً چیزی به عنوان فرصت از دست رفته وجود ندارد و همیشه فرصت‌های بعدی منتظر شما هستند. معامله‌گران حرفه‌ای، معامله‌گرانی هستند که مفهوم بی‌طرفی و بدون ترس معامله کردن را خیلی خوب یاد گرفته‌اند و دقیقاً می‌دانند باید با معامله‌هایشان چه کار کنند.

با ضررها کنار بیایید

قبل از هر معامله، حد ضرر را برای خود تعریف کنید. یعنی مشخص کنید که تا چه حد می‌توانید زیان را تحمل کنید و در چه صورتی آن معامله دیگر برایتان مناسب نیست. بسیاری از معامله‌گران زبده که بعد از متحمل شدن زیان‌های بزرگ موفق به عوض کردن باورهایشان در مورد زیان شدند، به این باور رسیدند که تمام این مدت چیزی برای ترسیدن وجود نداشته‌است.

برای یادگیری این مهارت باید دو مورد را یاد بگیرید : اول اینکه همیشه باید احتمال ضرر و زیان را برای معامله‌هایتان در نظر بگیرید و دوم، تعریف زیان را در ذهنتان عوض کنید. باید با خودتان تکرار کنید که «زیان‌ها چیزی از من و هویت من به عنوان یک فرد کم نمی‌کنند». هرچه زودتر به این باور برسید، راحت‌تر یک معامله زیان‌ده را شناسایی می‌کنید و از آن خارج می‌شوید.

باید یاد بگیرید به محض اینکه معامله به حد و مرز ضرری که برای خودتان تعیین کردید رسید، از معامله خارج شوید. اگر به خودتان آمدید و دیدید که دارید برای این کار سبک و سنگین می‌کنید، باید بدانید نتیجه خوبی برایتان ندارد. نتیجه این کار از دو حالت خارج نیست. یا واقعا آن اتفاقی که باید می‌افتاد، می‌افتد و شما ضرر می‌کنید یا اینکه حتی اگر در این بین بازار برگردد و شما از موقعیت ضرر خارج شوید، عادت بدی را در خودتان پرورش دادید و احتمال اینکه از این به بعد هر بار که در موقعیت ضرر قرار گرفتید، بازهم این کار را تکرار کنید، خیلی زیاد است.

همیشه در بازار بی‌طرف باشید

شروع به استفاده از مهارت‌های تحلیلی، نیازمند این است که یاد بگیرید به رویدادها به شکل احتمالی نگاه کنید و باورهای غالب در مورد بازار و نحوه تاثیر احتمالی آنها بر حرکت قیمت‌ها را تعیین کنید. برای این کار، نیاز به یک نگاه بی‌طرفانه و مستقل نسبت به بازار دارید. وجود حتی دو معامله‌گر، می‌تواند بازار تشکیل دهد؛ پس هر چیزی که حد نهایی رفتار انسان‌ها باشد، ممکن است در بازار پیش بیاید.

مثلاً آیا تا به حالا شده با خودتان بگویید قیمت فلان سهم از این کف قیمتی پایین تر نمی‌آید چون تا حالا سابقه نداشته؟ ولی این اتفاق افتاده باشد؟ فقط کافی است یک نفر پیدا شود تا آن سهم را در قیمت پایین‌تر بخرد یا عرضه کند. ما هیچ وقت نمی‌دانیم که معامله‌گرها قرار است چه کار کنند، اما می‌توانیم تعیین کنیم که اگر فلان اتفاق بیفتد، احتمالا چه کاری انجام می‌دهند. همیشه اول اجازه بدهید بازار خودش را نشان دهد و این را هم در نظر داشته باشید که بازار در حال حرکت دائمی است.

 

به همین جهت همواره باید در حال ارزیابی مقدار ریسک در برابر بازده باشید. دائما در خاطر داشته باشید که قیمت‌ها همواره در جهتی حرکت می‌کنند که نیروی بزرگتری پشتش باشد. برای حفظ بی طرفی، باید طوری رفتار کنید که انگار باور دارید هر چیزی ممکن است در بازار اتفاق بیفتد و هیچ محدودیتی بر رفتار بازار اعمال نمی‌کنید. اگر بازار برخلاف مفروضات ذهنی شما عمل کند، دچار استرس و تنش و تشویش می‌شوید.

از طرفی هم واضح است که نمی‌توان هیچ باور و انتظاری نسبت به آینده نداشت چرا که در این صورت، هیچ‌ وقت وارد معامله نخواهیدشد. کاری که باید انجام دهید، این است که «توقعات تقاضامندانه» خودتان را به «ارزیابی بی‌طرفانه احتمالات» تبدیل کنید. اگر تردیدی در انجام این کار دارید، به این فکر کنید که اگر از بازار توقعی نداشته‌باشیم، آیا اصلا دلیلی دارد که از آن خشمگین شویم؟ خشم چیست؟ یک مکانیزم طبیعی که نشان‌دهنده این است که محیط به نحوی در حال حمله به ما است.

توقعات بی قید و شرط از آینده، جریان اطلاعات بازار به سیستم ذهنی ما را کنترل می‌کند و در واقع، بازار دسترسی کافی برای رساندن برخی اطلاعات حیاتی به ما را ندارد. برای اینکه بدانید بی‌طرف هستید یا نه، به دنبال موارد زیر در خودتان باشید :

  • احساس فشار و اجبار برای انجام کاری را ندارید.
  • احساس ترس و طرد شدگی ندارید.
  • درست و غلطی وجود ندارد و همه چیز فقط یک تجربه است.
  • چیزی که بازار می‌گوید را گوش می‌دهید و انجام می‌دهید.
  • می‌توانید طوری به بازار نگاه کنید که انگار هیچ قراردادی نبسته‌اید.
  • تمرکزتان به جای پول، به ساختار بازار معطوف شده‌است.

برای حفظ حس بی‌طرفی، کافی است حداکثر تعداد رفتارهای محتمل بازار را در نظر بگیرید و احتمال هر کدام را تعیین کنید و اینکه از حق به جانب بودن دست بردارید تا احتمال انحراف اطلاعات دریافت شده، کم شود.

جمع‌بندی

حتی بعد از اینکه تمام مهارت‌های محیط معامله‌گری را یاد گرفتید، زمانی به آگاهی لازم می‌رسید که به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین نحو ممکن در راستای حفظ منافع خود قدم بردارید. تنها چیزی که مانع مهمی در این مسیر باقی می‌ماند، ارزشی است که برای خودتان قائل هستید. همیشه میزان پولی که درمی‌آورید، رابطه مستقیم با باورهایی دارد که در مورد لیاقتتان برای کسب پول دارید.

پس برای اینکه به عنوان یک معامله‌گر به خودتان پاداش دهید، باید آن چیزی که عزت نفس شما را پایین می‌آورد را شناسایی کنید و انرژی آن را تخلیه کنید یا آن را تغییر دهید. شاید بپرسید بالاترین سطح عزت نفس کجاست؟ پیشنهاد می‌کنیم که با اشتیاق برای یادگیری آنچه لازم می‌دانید، تمرکز کنید و مطمئن باشید همین اشتیاق برای تطبیق‌پذیری، به طور خودکار سطح مورد نظر عزت نفس را مشخص کرده و باعث ارتقاء روز به روز آن نیز می‌شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.