نظریه داو در تحلیل تکنیکال

ترید اتوماتیک با هوش مصنوعی ربات آربیتراژ GHOODA ربات قطعا سودده

نظریه داو در تحلیل تکنیکال

۱۵ بازديد
  • سمت و سوی معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته بازار را نشان داده و تأثیر خود را بر میانگین‌ها (شاخص‌ها) به جا می‌گذارد.
  • در نمودارهای قیمتی با سه نوع روند صعودی، نزولی و خنثی مواجه می‌شویم.
  • روندهای بزرگ قیمتی دارای سه مرحله تراکم یا تجمیع، مشارکت عمومی و توزیع هستند.
  • از دیگر اصول مقدماتی این نظریه، این است که شاخص‌ها باید یکدیگر را تأیید کنند.
  • طبق نظریه داو، در تحلیل تکنیکال حجم معاملات باید مؤید روند باشد.
  • روندها تا زمان دریافت اخطارهای قطعی بازگشت، به حرکت خود ادامه می دهند.

مقدمه

تاریخچه پیدایش تحلیل تکنیکال بیان می‌دارد که در سال ۱۸۸۲ چارلز داو به همراه شریک تجاری‌اش ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تأسیس کرد. در آن زمان، وی نظریاتش را در قالب مقالاتی در نشریه وال استریت منتشر می‌کرد و امروزه پس از گذشت حدود یک قرن، اغلب تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه عقیده دارند که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود، در واقع همان نظریه‌هایی است که سالها پیش توسط داو ارائه شده‌ا‌ند.

در سوم ژوئن ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی ۱۱ شرکت به دست آمده بود، توسط داو منتشر شد. از این تعداد، ۹ شرکت مربوط به صنعت راه‌آهن و ۲ شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکت‌ها می‌تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد.

در سال ۱۸۹۷ داو این شاخص را به دو قسمت تقسیم کرد که یکی شاخص دوازده شرکت صنعتی و دیگری شاخص بیست شرکت مربوط به راه‌آهن بود. بیست و یک سال بعد، در سال ۱۹۲۸ تعداد شرکت‌های مؤثر بر شاخص صنعت، به ۳۰ عدد رسید. در ادامه این مسیر، نشریه وال استریت شاخص‌های متعددی را ارائه کرد. برای یادگیری کامل تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنیم در دوره تحلیل تکنیکال ره‌آورد آکادمی شرکت نمایید.


۱٫ همه چیز در میانگین‌ها (شاخص‌ها) لحاظ می‌شود

سمت و سوی معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته بازار را نشان داده و تأثیر خود را بر میانگین‌ها (شاخص‌ها) به جا می‌گذارد. نیازی به گردآوری مجموعه‌ای از اطلاعات قیمت کالاها، نقل و انتقالات بانک‌ها، نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی نیست؛ زیرا تمامی این موارد در نمودار قیمت لحاظ شده‌است. این اصل یکی از فرضیات اولیه تحلیل تکنیکال بوده و حتی در مورد بازارهای اختصاصی و میانگین‌های بازار نیز صادق است.

 

۲٫ سه نوع روند به شرح زیر در بازار وجود دارد :

 

  • روند صعودی
  • روند نزولی
  • روند خنثی

در یک روند صعودی، ممکن است قیمت بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند، ولی در نهایت، برآیند این نوسانات دارای شیب مثبت است. این تعریف ارائه شده از سوی داو اساس روند قیمتی در تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود. همان‌طور که در نمودار زیر ملاحظه می‌کنید، اگر چه روند کلی قیمت صعودی است، اما در این میان، قیمت دچار نوسانات صعودی و نزولی زیادی شده‌است.

 

داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس‌العمل علاوه بر جهان مادی، در بازار سرمایه نیز صادق هستند. وی معتقد بود وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود کند، آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل (اصلاح) کرده و سپس، دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد. چنانچه در این حرکت سهم نتواند به قیمت بالای خود نزدیک شود، محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.

 

طبق نظریه داو، هر روند خود مشتمل بر سه روند دیگر است :

۱- روند اولیه ۲- روند ثانویه ۳- روند کوچک

 

روند اولیه نشان‌دهنده جریان حاکم بر کل روند بوده و روند ثانویه نیز در حقیقت شامل امواجی است که جریان را تکمیل می‌کنند. بر طبق نظریه داو، جریانات حتی می توانند سالها دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح روند اولیه (جریان) بوده و در آن، قیمت‌ها اغلب به میزان یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می‌شوند. روند کوچک نیز نشان¬دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می‌دهند.۳٫ روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند

چارلز داو بیشتر بر روی روند اولیه تمرکز کرد که شامل ۳ مرحله به شرح زیر است :

 

مرحله تراکم یا تجمیع

سرمایه‌گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع، اقدام به ورود به بازار می‌کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده و موانع و اخباری که منجر به نزول قیمت شد رو به کاهش باشد، اقدام به خرید می‌کنند. برعکس، اگرروند پیش از آن صعودی بوده و عوامل و اخباری که منجر به افزایش قیمت شد رو به کاهش باشد، اقدام به فروش می¬کنند. این مرحله در تحلیل تکنیکال، مرحله عمده فروشی خوانده شده و تحلیلگران تکنیکال می‌توانند این مرحله را تشخیص داده و اقدام به خرید و فروش در بهترین محدوده قیمتی نمایند.

 

مرحله مشارکت عمومی

مرحله مشارکت عمومی عبارت است از زمانی که اکثر تحلیلگران شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنند. آغاز این مرحله، زمانی است که قیمت سریعاً شروع به رشد کرده و اخبار اقتصادی نیز رو به بهبود می‌گذارد.

◊ این مطلب را حتماً بخوانید: آموزش تحلیل بنیادی رایگان

مرحله توزیع

مرحله توزیع زمانی است که روزنامه‌ها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار اقتصادی و تحلیل‌های مثبت می‌کنند. در این هنگام، حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می‌یابد. سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزول قیمت شروع به خرید کرده بودند، در اواخر دوران صعود قیمت و پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند، شروع به عرضه می‌نمایند.

۴٫ شاخص‌ها باید یکدیگر را تأیید کنند

طبق نظریه چارلز داو، در خصوص شاخص‌های صنعت و راه آهن، هر نشانه یا اخطار، زمانی اهمیت دارد که هر دوی این شاخص‌ها (صنعت و راه آهن) اخطار یا علامت مشابهی را نشان داده و یکدیگر را تأیید کنند. او دریافت که شرط آغاز روند افزایشی این است که هر دو شاخص بالاتر از موج دوم (بالاترین رقم موج) قرار گیرند.

طبق نظریه داو، لزومی ندارد که هر دو اخطار یا علامت، در یک زمان صادر شوند، اما هر چه فاصله آنها کمتر باشد، تأیید قوی‌تری بر تشخیص روند به دست خواهد آمد. داو همچنین متوجه شد که هرگاه این دو شاخص واگرایی ایجاد کنند (بر خلاف هم حرکت کنند)، روند قبلی همچنان پابرجا باقی خواهد ماند.

 

۵٫ حجم معاملات در تحلیل تکنیکال باید مؤید روند باشد

طبق نظریه چارلز داو، حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تأیید اخطارهایی است که از تحلیل قیمت به دست آمده‌اند. به بیان ساده¬تر، حجم معاملات می‌بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای صعودی بزرگ، حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمت‌ها بالا رود. در روندهای نزولی، حجم معاملات در نوسانات صعودی کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می‌کند.

بدون شک، حجم معاملات عامل مهمی در تصمیم‌گیری‌ها محسوب می‌شود. معامله‌گران آگاه از طریق مقایسه اطلاعات مربوط به حجم معاملات با تغییرات قیمت، به بررسی تأیید این دو می‌پردازند. همان‌طور که در نمودار زیر ملاحظه می‌کنید، حجم معاملات در روندهای صعودی همسو با جهت اصلی، زیاد و در روندهای نزولی کاهش یافته‌است.

۶٫ روندها تا زمان دریافت اخطارهای قطعی بازگشت، به حرکت خود ادامه می دهند

این اصل بیان می‌کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت آن شود. این اصل در حقیقت پایه و اساس تحلیل تکنیکال است (در جهت روند معامله کنید). تأکید اصلی داو بر قیمت‌های پایانی بوده و به عقیده وی قیمت‌ها باید بالاتر از قله قبلی یا پائین‌تر از موج نزولی قبلی قرار بگیرند تا معنادار باشند.

داو هرگز قصد استفاده از این نظریه به منظور پیش‌بینی کردن جریان بازار را نداشت. برداشت او این بود که از این نظریات برای تعیین وضعیت عمومی سرمایه‌گذاری استفاده شود.

انتقادات وارد بر نظریه داو

هر چند نظریه داو طی این سالها در تشخیص بازارهای افزایشی یا کاهشی بسیار موفق عمل کرده، اما انتقاداتی نیز بر این نظریات وارد است. به طور متوسط، ۲۰ تا ۲۵ درصد از تحرکات بازار پیش از به وجود آمدن اخطار خرید و یا فروش توسط نظریه داو قابل مشاهده نیست. اخطار خرید را اغلب در مرحله دوم افزایشی یا رالی دوم صعود با استفاده از نظریه داو می‌توان دریافت کرد.

یعنی زمانی که قیمت در رالی صعودی دوم بالاتر از قله رالی صعودی قبلی باشد. این در حالی است که در این مرحله اکثر سیستم‌های تکنیکال مبتنی بر روندها، شروع به شناسایی و شرکت در روند موجود می‌کنند. باید یادآور شد که داو هرگز مدعی پیش‌بینی روندها نبوده و به قصد به دست آوردن بخش بزرگ میانی از حرکت‌های مهم بازار، صرفاً ظهور بازارهای افزایشی یا کاهشی را جستجو کرده است. بر طبق اسناد موجود، نظریه داو این وظیفه مهم را به خوبی انجام داده است.

او طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۵ توانست ۶۸ درصد از تغییرات قیمت شاخص‌های صنعت حمل و نقل و ۶۷ درصد از تغییرات شاخص S & P 500 را پیش‌بینی کند. کسانی که معتقدند نظریه او نمی‌تواند منجر به سودآوری شود، در حقیقت از درک مفاهیم ابتدایی روندها عاجزند. برای کسب اطلاعات تکمیکلی پیشنهاد میکنم مقاله آموزش تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.